دختري هفده ساله هستم. يكي از خواستگارانم پسر عمه ام است و او را دوست مي دارم، ولي پدرم با او موافقت نمي كند. خواستگار ديگري دارم كه علاقه اي به او ندارم، ولي پدر و مادرم او را قبول دارند. لطفاً مرا راهنمايي كنيد.<br><br>

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

کد مطلب:10828 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

گنجینه پرسمان » احكام

دختري هفده ساله هستم. يكي از خواستگارانم پسر عمه ام است و او را دوست مي دارم، ولي پدرم با او موافقت نمي كند. خواستگار ديگري دارم كه علاقه اي به او ندارم، ولي پدر و مادرم او را قبول دارند. لطفاً مرا راهنمايي كنيد.

خواهر محترم ! اميداواريم در تمامي مراحل زندگي موفق و مؤيد باشيد.

از مقوله ازدواج و خواستگار سخن گفته ايد و هم اكنون دو نفر خواستگار شما هستند، كه شما فقط يكي از آنها را شناخته و انتخاب كرده ايد و شخص ديگر را اصلاً نمي شناسيد و نيز مورد پسندتان قرار نگرفته است. اختيار ازدواج و انتخاب همسر طبق شرع و قانون به دست طرفين ازدواج يعني دختر و پسر صورت مي گيرد و هيچ فرد ديگري نمي تواند شخصي را بر ديگري تحميل كند. هم اكنون جواب نامه روي خواستگار اول يعني پسر عمه متمركز مي شود. دليلي كه پدرتان به عنوان ردّ ازدواج شما با ايشان مطرح كرده استّ نمي تواند مانع عرفي و يا عقل پسندي باشد، زيرا در جامعه هر كسي به فراخور شغلي كه دارد. زندگي مي كند و مهمّ توافق و تفاهم وهمدلي بين زن و شوهر است. البته اصل ازدواج اگر چه خوب و حتي لازم است، ولي براي شما كه هنوز فرصت زيادي داريد، بهتر است صبر كنيد تا به تجربيات بهتري دست يابيد. پس به خواندن درس ادامه دهيد، زيرا درس فعلاً بهترين مانع و بهانه در مقابل تصميم پدرتان براي ازدواج با فردي است كه او را نمي شناسيد و يا ميل ازدواج با او را نداريد.

البته ذكر يك نكته لازم است كه پدر و مادر معمولاً افراد با تجربه اي هستند و بهتر به خوب و بد فرزند آگداه مي شوند. ادر مي دانيد دليل خاصي براي ممانعت شما با ازدواج با پسر عمه ارائه مي كند، روي آن فكر كنيد، زيرا اكنون شما در بحران خاصي قرار گرفته ايد و به جاي تصميم گيري عاقلانه، عاطفه و يا عشق به دور از تجربه است كه شما را به اصرار و لجاجت مي كشاند؛ زيرا دلبستگي غير منطقي كه مختص اين دوران است، در مراحل ، ديگر زندگي كمرنگ شده و زندگي حالتي جدي به خود مي گيرد. در اين هنگام علاقه هاي افراطي كه منشأش شور جواني است، فروكش مي كند . در عين حال حق تصميم با شما است و شايد با مقداري صبر و گذشتِ زمان به تصميم بهتري دست يابيد. سعي كنيد در مقابل پدر و مادر احترام خاصي قائل شويد و هيچ گاه با آنها به بحث و گفتگو و يا جدل بر نخيزيد . تنها راه فعلاً ادامة تحصيل است. در ضمن هر گونه تصميم به دور از اجازة پدر و مادر محكوم است. زندگي بازي و تفريح زودگذر نيست كه بتوان گن را تغيير داد. انسان وقتي وارد گود زندگي مي شود ّ تا آخر بايد مبارزه كند و تجربه آموزد؛ مبارزه اي كه دستاورد تلخ و شيرين دارد. در نهايت براي انتخاب همسر سه شرط اساسي و مهم را مدّ نظر قرار دهيد: